به گزارش راهبرد معاصر؛ قریب به بیست روز از پایان انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا میگذرد؛ انتخاباتی که رییسجمهور مستقر از تقلب گسترده در آن سخن به میان آورده و رییسجمهور پیروز که هنوز به صورت رسمی تایید نشده، در حال چینش تیم اصلی دولت خود است. فارغ از ابعاد مختلف این رخداد، چگونگی نگاه دولت جدید آمریکا به آینده مسئله ایران به دلیل تاثیر آن بر شرایط منطقه غرب آسیا یکی از موضوعات مورد توجه کارشناسان است. از دید دولت دوزادهم نیز این انتخابات میتواند زمینهساز احیای برجام باشد، اما سوال این است که روحانی تنها به دنبال احیای حیثیت سیاسی و اجتماعی خود بوده و یا اهدافی بلندمدت از احیای برجام در سر دارد؟
اگر شرایط سیاسی و اوضاع داخلی به نفع دونالد ترامپ تغییری نکند باید گفت که جو بایدن، نامزد حزب دموکرات به عنوان چهلوهفتمین رییسجمهور این کشور قسم خواهد خورد. روی کار آمدن بایدن در آمریکا برابر با تغییر روش دولت ترامپ در رابطه با سازمانها و معاهدات جهانی خواهد بود و در این میان برجام هم به عنوان یک قرارداد بینالمللی مشمول این تغییر رویکرد خواهد شد. نیکلاس برنز، استاد دانشگاه هاروارد و از مشاوران ستاد انتخاباتی بایدن درگفتگویی با اشاره به این موضوع عنوان کرده است که «اگر آنها (ایرانیها) این کار را انجام ندهند (به تعهداتشان برنگردند) و تصورشان این باشد که میخواهند همین مسیر را ادامه دهند و برنامه هستهایشان را تقویت کنند، این نقطه مناسبی برای شروع نیست». این سخنان برنز نشاندهنده سیاست مبهم بایدن در قبال این موضوع است.
آنتونی بلینکن، یکی دیگر از مشاوران سیاست خارجی تیم بایدن نیز بارها در مصاحبهها و اظهارنظرهایش اعلام کرده که بایدن در صورت پیروزی در انتخابات به دنبال «توافقی قویتر» با ایران خواهد بود؛ به عنوان مثال وی در ۲۹ خردادماه مدعی شده: «چنانچه بایدن در انتخابات ماه نوامبر به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود تمامی تحریمها علیه ایران، از جمله تحریمهای اعمالشده توسط «دونالد ترامپ» را حفظ خواهد کرد». وی ادامه داد: «ایران باید به پایبندی کامل برجام برگردد. در غیر این صورت- و تا زمانی که [ایران] این کار را انجام دهد- واضح است که همه تحریمها پابرجا خواهند ماند.اگر ما به پایبندی [به برجام] برگردیم از این مسئله به همراه شریکان و متحدانمان که بار دیگر در موضع یکسانی با ما قرار میگیرند به عنوان سکویی استفاده خواهیم کرد تا به مذاکره بر سر توافقی طولانیمدتتر و قویتر بپردازیم».
در واقع دوستان قدیمی ظریف- به تعبیر شخص وی در گفتگو با روزنامه ایران- به صراحت از احیای برجام با مدل مطلوب خود سخن گفتهاند؛ مدلی که براساس آن ابتدا محرکهایی برای تشویق ایرانیان به مذاکره مجدد در اختیار دولت روحانی قرار خواهد گرفت و در نهایت توافق جدید ذیل عنوان برجام ولی با ماهیت دیگری شکل خواهد گرفت.
در این میان اما روحانی و ظریف چرا پالس آمادگی برای مذاکره احیای برجام را به طرف خارجی ارسال میکنند؟ رئیس جمهور در جلسه هفته گذشته هیئت دولت طی سخنانی اظهار داشت: «برخی تا سخن از بهبود میشود، میگویند دولت قرار است مذاکره کند. نه بحث مذاکره نیست. دولت جدید آمریکا شرایط را به سمت قواعد بینالمللی برخواهد گرداند و این باعث میشود که از فضای تهدید کمکم به سمت فضای فرصت حرکت کنیم». محمدجواد ظریف نیز در گفتگوی اخیر خود با روزنامه ایران در خصوص احتمال احیای برجام در دولت بایدن گفت: «اگر تعهدات آنها اجرا شود، ما اعلام میکنیم آمادگی داریم چه کارهایی را در اجرای تعهدات برجامی خود انجام دهیم. چنانکه در نامه آقای رئیس جمهوری صریحاً نوشتیم که به هر میزان تعهدات طرف مقابل اجرا شود، ما هم تعهدات خود را برمیگردانیم. متأسفانه برخی جناحهای سیاسی به خاطر نگرانیهای سیاسی داخلی که به نظر من کاملاً بیمورد است، نگران این هستند که این مذاکرات الان شروع شود. به نظر من هر زمانی که امریکا به تعهدات خود در ۲۲۳۱ برگردد، این به نفع ـآمریکا و به نفع دنیا و به نفع ایران است و لذا نباید سایر ملاحظات را وارد کرد».
همچنین مجید تخت روانچی، نماینده ایران در سازمان ملل، در ماه سپتامبر گفته بود: «در صورت پیروزی جو بایدن در انتخابات آمریکا و تمایل واشنگتن برای بازگشت به برجام، ایران شرایطی خواهد داشت. اولین شرط ایران این است که دولت جدید آمریکا تعهد کند نقض برجام - توافق اتمی ایران و قدرت ها - تکرار نخواهد شد. شرط دوم رسیدگی به خساراتی است که ایران از نظر مالی و رنج انسانی به خاطر تحریم ها متحمل شده است».
روند انتشار کلیدواژه « ظریف » در فضای توییتر فارسی- پس از گفتگوی وزیر امورخارجه با روزنامه ایران میزان تولید محتوا و واکنش کاربران به اظهارات وی در روز 28 آبان با رشد فزاینده ای مواجه شده است.
نگاهی به روحیه روسای جمهور طی سه دهه گذشته از تمایل آنها برای ثبت نام خود در تاریخ سیاسی کشور با یک اقدام انحصاری خبر میدهد. هاشمی رفسنجانی با عنوان سردار سازندگی شناخته میشود، خاتمی با تقویت جامعه مدنی و احمدینژاد با مسکن مهر. در این میان اما حسن روحانی جز شکست در برنامههای راهبردی خود تاکنون حاصلی برای ثبت نام خود در تاریخ نداشته است. در این صورت اگر وی بتواند بار دیگر برجام را در ماههای آخر حضور خود در نصب ریاستجمهوری احیا و جامعه را از نتایج آن بهرهمند کند، نام وی نیز به این لیست اضافه خواهد شد. از سوی دیگر باید توجه داشت که دولت دوزادهم تمایل بسیاری برای تصاحب قدرت تا سال 1408 دارد و اگر بتواند از این طریق، حیثیت سیاسی و اجتماعی خود را تا حد مطلوبی بازسازی کند، آن وقت باید گفت که امید جریان اعتدال برای ادامه این تفکر در دولتهای بهدی نیز افزایش خواهد یافت.
آنالیز محتوای تولیدشده در فضای مجازی در واکنش به سخنان ظریف در باره احتمال احیای برجام نشان میدهد که بخش بزرگی از جامعه نخبگانی با نگرانی در حال پیگیری اخبار مربوط به این موضوع هستند. شرطی شدن اقتصاد کشور طی هفت سال گذشته و ضربات حاصل از آن بر معیشت شهروندان، کارنامه منفی کشورهای اروپایی در مشارکت اقتصادی با ایران و بدقولی آنان در انجام تعهدات خود و در نهایت تجربه ذهنی از بیاعتمادی به تعهدات طرف آمریکا مسائلی هستند که دولت روحانی به سادگی نمیتواند از کنار آن بگذرد. از دید فعالان فضای مجازی، چه تضمینی وجود دارد که اگر برجام بار دیگر احیا شده و اقتصاد کشور به آن گره بخورد، بدعهدی طرفهای غربی تکرار نشود؟ همین دغدغه باعث شده تا دولت به فکر انجام یک عملیات روانی پیچیده برای آمادهسازی افکار عمومی باشد.
آنالیز احساسات و عواطف کاربران توییتر فارسی پس از انتشار گفتگوی محمدجواد ظریف با روزنامه ایران
ابر موجودیت واژگان منتشر شده همراه با کلیدواژه «ظریف» در فضای توییتر فارسی
1- برخی رسانهها از ایجاد یک خط ارتباطی میان تیم بایدن و دستگاه دیپلماسی کشور خبر دادهاند. این رسانهها حضور پنج دوتابعیتی ایرانی- آمریکایی در تیم مشاوران بایدن را نشانهای بر احیای جریانی دانستهاند که از سال 92 تا 94 وظیفه دلالی میان آمریکا و ایران در امضای برجام را بر عهده داشتند. گرچه سخنگوی وزارت امور خارجه این خبر را تکذیب کرده اما نگاهی به افزایش فعالیت حامیان جریان فوق میتواند خلاف آن را اثبات کند!
2- خبرگزاری بلومبرگ، از رسانههای نزدیک به حزب دموکرات آمریکا نیز در خبری اعلام کرد که کنفرانسی با هدف جذب سرمایهگذاران اروپایی به بازارهای ایران در صورت لغو تحریمها توسط «مرکز تجارت اروپا و ایران» از ۲۴ تا ۲۶ آذر ماه [۱۴ تا ۱۶ دسامبر] برگزار خواهد شد. گفتنی است که کنفرانسهای بین المللی برای جذب سرمایهگذاران اروپایی به ایران پس از برجام افزایش یافته بود، اما پس از خروج واشنگتن از توافق هستهای به ناگهان تمامی این نشست ها به دلیل اعمال تحریم های سنگین، لغو شد. در واقع باید خبر بلومبرگ را اینگونه تفسیر کرد که اتحادیه اروپا از لغو تحریمها یا حداقل بخش مهمی از آن مطمئن هستند و از اینرو به اقتصاد ایران این پیام را مخابره میکند که وضعیت اقتصاد به شرایط سالهای 92 تا 95 که روحانی به آن افتخار میکند، بازخواهد گشت.
3- برخی رسانههای اصلاحطلب در فضای مجازی در خبری مدعی شدند که کارگروهی ویژه در بانک مرکزی تشکیل شده تا نحوه بازگشت و مدیریت منابع مالی حاصل از آزادسازی اموال بلوکه شده ایران در آمریکا و سایر کشورها را مدیریت کند. در همین زمینه برخی رسانهها از رقم 40 میلیارد دلار سخن گفتهاند. این خبر دقیقا مشابه سخنان ولیالله سیف در 11 آذر 1392 است که مدعی شده بود بخشی از اموال بلوکه شده ایران در آمریکا آزاد خواهد شد. همان دوره رسانههای ضدانقلاب نیز با بازنشر این سخنان در آستانه آغاز مذاکرات هستهای سعی در القای این گزاره در افکار عمومی داشتند که یک جهش اقتصادی پس از توافق میان آمریکا و ایران به وجود خواهد آمد؛ به عبارت دیگر طی چند روز گذشته نیز این ترفند عملیات رسانهای بار دیگر تکرار شده تا مردم به این باور برسند که با آغاز مذاکرات مجدد، گشایش اقتصادی در معیشت آنان حاصل خواهد شد. در این ترفند روانی- رسانهای بر موضوع «دلار» تمرکز شده چون رسانههای همسو با دولت به خوبی دریافتهاند که معیار سنجش وضعیت اقتصادی از سوی مردم نرخ «دلار» است!
4- مصاحبه محمدجواد ظریف با روزنامه ایران در 28 آبان را اما باید مهمترین گزاره روانی در این خصوص دانست؛ هدف او از این گفتگو در سه محور قابل بررسی است: از سویی این پیام به طرف آمریکایی ارسال شد که جمهوری اسلامی ایران به دلیل وضعیت اقتصادی خود آماده مذاکره مجدد و بهره بردن از منافع اقتصادی آن است. از سوی دیگر سخنان عالیترین مقام دستگاه دیپلماسی کشورمان تاییدی است بر ادعاهای رسانههای داخلی و خارجی مبنی بر حتمی بودن لغو تحریمها و گشایش اقتصادی. همچنین بار دیگر فضای رسانهای پیرامون شخصیت ظریف اوج گرفته است. این فضای رسانهای دقیقا مشابه ایامی است که ظریف به عنوان منجی ایران در جریان مذاکرات هستهای معرفی میشد. کنش رسانهای وی بعد از یک دوره طولانی سکوت نشاندهنده تلاش برای احیای ظرفیت اجتماعی وی است.
با توجه به این روند باید سناریوی اصلی دولت برای چند ماه آینده را چنین توصیف کرد؛ بعد از روی کار آمدن رسمی دولت جو بایدن در 20 ژانویه، بخشی از تحریمهای آمریکا علیه کشورمان لغو خواهد شد. البته باید تاکید کرد تحریمهایی لغو خواهد شد که اولا تاثیرات روانی عمده بر جامعه ایران داشته باشد و همچنین ساختار اصلی تحریمها را بر هم نزد. در ادامه و در فضای روانی حاصل از این اقدام که به گشایشهای موقتی و ملموس منجر خواهد شد، شخصیتی مشابه محمدجواد ظریف وارد میدان انتخابات شده و با استفاده از جو روانی موجود به احتمال قوی میتواند به منصب ریاستجمهوری دست پیدا کند. بعد از رفتن حسن روحانی اما بخش دوم مدل راهبردی دولت بایدن یعنی مذاکرات جدی با شروط خاص انجام خواهد شد و دولت آمریکا به دنبال کسب امتیازات بیشتری از کشورمان خواهد بود.
بخشی از گفتگوی محمدجواد ظریف و محمد البرادعی پیرامون تاثیر بدعهدی آمریکا بر انتخابات ریاستجمهوری سال 1384
در این میان باید اشاره کرد که مهمترین رخداد در این سناریو که نشانههای تحقق آن آشکار است، دولتسازی با همکاری غیرمستقیم جریان اعتدال و دولت بایدن است. در واقع باید گفت که هدف نهایی دولت بایدن از مذاکره مجدد طی چند ماه آینده و نتیجهدهی آن از بهار تا موعد انتخابات ریاستجمهوری 1400 تلاش برای روی کار آمدن دولتی است که همانند سال 1392 مذاکرات هستهای را آغاز کند؛ موضوعی که شخص محمدجواد ظریف در دوران نمایندگی در سازمان ملل در گفتگو با محمد البرادعی به ان اشاره داشت!